تحولات لبنان و فلسطین

چند روز گذشته در شبکه‌های مجازی شعری با عنوان «حرمت ملک اویس» با مضمون جنگ یمن منتشر شد. افشین علا در بحبوحه جام جهانی که توجه مردم و رسانه‌ها را به خودش جلب کرده، با سرودن این شعر، به فجایع یمن واکنش نشان داده است.  

نمی‌توانم سکوت کنم

به گزارش قدس آنلاین، معمولاً هنرمندان به مسائلی که جامعه جهانی در مقابل آن سکوت می‌کنند با هنرشان واکنش نشان می‌دهند. افشین علا هم در این روزها با سرودن این شعر نسبت به قتل عام شیعیان یمن واکنش نشان داده و این فجایع را محکوم کرده است.  
گفت‌وگوی ما را با این شاعر در خصوص رسالت شعر در این برهه زمانی و وظیفه شاعران نسبت به مسائل پیرامون بخوانید.  

■  شما جزو اولین شاعرانی بودید که در غوغای جام جهانی به فجایع یمن واکنش نشان دادید، در این برهه از زمان، شعر چقدر می‌تواند تأثیرگذار باشد و چرا شاعران نتوانستند با سروده هایشان این مسئله را گوشزد کنند؟
شعر یک شاعر نمی‌تواند جدای از منظومه فکری و جهان بینی او باشد و از آن جایی که چه در شعر عام و بزرگسال و چه در ادبیات کودک همیشه به سرودن مضامین اجتماعی علاقه مند بودم و به درد مشترک انسان‌ها توجه داشته‌ام در این روزها هم وقتی تصاویر و صحنه‌های دلخراش و بلاهایی که سر مردم بی گناه یمن، به جرم شیعه بودن می‌آورند می‌بینم طبیعی است بر اساس اعتقادی که دارم نمی‌توانم سکوت کنم و شعر گفتن را کم‌ترین کاری می‌دانم که در این شرایط می‌توان انجام داد. من برای سرودن اشعارم به گرایش‌های حزبی فکر نمی‌کنم بلکه بر اساس اعتقاد خودم شعر می‌گویم.  

■ واکنش به شعر شما از سوی جامعه شاعران و مردم چگونه بود؟ معمولاً شاعران انقلابی و متعهد در این مواقع به وابسته بودن به جریانی خاص متهم می‌شوند.  
اشعار من و خود من معمولاً با واکنش‌های متضادی روبه‌رو می‌شویم. از طرفی شاعران انقلابی من را مورد لطف قرار می‌دهند و در مقابل طیفی که ترجیح می‌دهند از آن چه با سیاست‌های رسمی نظام همخوانی دارد، دور بمانند انتقاد می‌کنند اما من برای سرودن شعرهایم نه به تشویق‌ها دلگرم می‌شوم و نه از انتقادها دلسرد و آنچه را که تشخیص دهم، درست و بحق است، انجام می‌دهم.  
البته گاهی مصداق‌ها فرق می‌کند، اگر نسبت به مسائل داخلی هم انتقاد داشته باشم آن را با صدای بلند بیان می‌کنم چون انقلاب اسلامی به ما آموخت عدالت طلب و در پی حق و عدل و برپایی قسط باشیم، بنابراین نسبت به ظلم در هرکجا که باشد بی تفاوت نیستم و واکنش نشان می‌دهم.  

■ با توجه به جریان سازی شعر در دنیا، چرا شاعران گاهی در مقابل هجمه‌ها و اتفاق‌های این چنینی سکوت می‌کنند. این سکوت به دلیل واهمه از واکنش‌های جامعه است، به جریان سازی شعر ایمان ندارند یا دلایل دیگری دارد؟  
من فکر می‌کنم بی تفاوتی به این مسائل به تلقی شاعر از شعر بر می‌گردد. بعضی شاعران برای شعر رسالت اجتماعی قایل نیستند و آن را امری شخصی می‌دانند اما بسیاری، شعر را هنری فرا زمانی و فرا مکانی می‌دانند و معتقدند شعر نباید به مسائل روز بپردازد بلکه باید به مضامینی بیندیشد که فرازمانی و فرامکانی باشد. البته این نگاه از جهتی درست است و پرداختن به این مضامین می‌تواند آثار ارزشمندی به وجود بیاورد اما کافی نیست. چون شاعر در زمان و مکان خودش زندگی می‌کند و یک موجود زنده نمی‌تواند در قبال اتفاق هایی که در پیرامونش رخ می‌دهد، سکوت کند و واکنشی نشان ندهد. به عنوان مثال بعضی شاعران، این واهمه را دارند شعرشان آمیخته به تعابیر سیاسی بشود و یا بوی وابستگی جریانی بدهد. این مسئله را باید در مشی آن شاعر بررسی کرد، اگر شاعری حسابش از جهت تعلقات و جاذبه‌های پیرامونش پاک باشد و وابستگی به باندهای قدرت و حمایت‌ها نداشته باشد، چه واهمه‌ای دارد از اینکه او و شعرش مورد قضاوت قرار بگیرند. ضمن اینکه سرودن شعر اجتماعی در ادبیات ما سبقه پررنگی دارد. در دوران مشروطه شاعران با پرداختن به مسائل روز شعرهای ماندگاری سرودند، شعرهایی اثرگذار که شاعرانش از سرودن آن‌ها ابا نداشتند و خودشان را در دایره تنگ مضامین شعرهای عاشقانه و انتزاعی غرق نکردند. با اینکه روزگار درازی از آن زمان گذشته اما هنوز شعرهای مشروطه خوانده می‌شود و هیچ گاه تاریخ مصرف دار نشدند بلکه ماندگار هم شدند. من فکر می‌کنم شرایط روزگار ما مشابه عصر مشروطه است و البته ظرافت‌ها و ضرورت‌های روز افزون هم اضافه شده است. از این جهت که در دوران ما آن قدر مسائل پیچیده و عمیقی در جهان وجود دارد و ظلم و عدالت طلبی مصداق‌های زیادی پیدا کرده است که شاعران را به لحاظ مضمون احاطه کرده است و من خودم به عنوان شاعر سیاسی و اجتماعی علاقه مند به سرودن چنین شعرهایی هستم.  

■ با توجه به اینکه چنین رسالتی برای شعر قایل هستید و از طرفی در برهه‌ای از زمان زندگی می‌کنیم که هر روز با مسائل تازه‌ای در جهان و بخصوص منطقه خاورمیانه روبه‌رو هستیم، باید چه کرد که شاعر بتواند در واکنش به مسائل پیرامونش، شعری ماندگار بسراید؟  
برای یک شاعر متعهد همان قدر که مضمون مهم است مبانی شعر هم باید اهمیت داشته باشد. اگر مهندسی کلمات و اشراف در شعر وجود نداشته باشد، حتما شعر سروده شده تاریخ مصرف خواهد داشت. اتفاقاً از آفت‌های شعر آیینی و حماسی روزگار ما همین است که بعضی شاعران بیشتر بر شور حماسی تأکید دارند تا فخامت کلام و آراستگی زبان و به ویژگی هایی که شعر را می‌تواند در تاریخ ادبیات انقلاب ماندگار کند، کمتر فکر می‌کنند. خلاصه اینکه شاعر متعهد برای سرودن یک شعر ماندگار باید هم بر کلام اشراف داشته باشد و هم در قبال موضوعات مبتلا به انقلاب اسلامی دغدغه مند باشد.  

■ اگر بخواهید با نگاهی آسیب شناسانه اشعار متعهدانه را قضاوت کنید، شعرهایی را که در واکنش به مسائل پیرامون توسط شاعران سروده شده است چگونه می‌بینید؟
سلیقه‌ها فرق می‌کند. خیلی از بزرگان معتقدند در سرودن این شعرها حرکت رو به رشدی وجود داشته است اما من شخصاً این اعتقاد را ندارم چون شعر در خیلی از برهه‌ها به جای اینکه اشراف بر سیاست داشته باشد، سیاست زده شده است. ما نباید شعر را به گرایش‌های سیاسی تنزل دهیم بلکه باید از منظری فراتر از آنچه گروه‌های سیاسی درگیر، به آن می‌اندیشند در ادبیات به فکر اثرگذاری باشیم. رعایت نکردن این مسئله باعث می‌شود اثرگذاری پیام و محتوای شعر کم رنگ شود و شعر تحت تأثیر مناسبت سیاسی قرار بگیرد. از طرفی شعر باید هم با باور شاعر آمیخته باشد و هم با اشراف و توانمندی شاعر، اما گاهی شاعر این مسئله را در نظر نمی‌گیرد و تحت تأثیر جریان‌های سیاسی دست به سرودن اشعاری شعاری و در عین حال ستیزنده با درون می‌زند، در حالی که ما شاعران انقلاب موظفیم اگر درون نظام تشتت و اختلافی می‌بینیم در صدد نزدیک کردن جناح‌ها و گرایش‌ها و نزدیک کردن افراد در خدمت آرمان‌های انقلاب باشیم. این فریادها باید متوجه دشمنان خارجی باشد. از طرفی شاعر انقلاب هرگز تعهد نداده است آنچه که مجاری رسمی نظام تصمیم می‌گیرند تابع نعل به نعل آن باشد و مطابق آن قدم بردارد. شاعر انقلاب می‌تواند فضا ایجاد کند، می‌تواند حتی به مسئولان نهیب بزند و اگر حرکتی درون انقلاب به انقلاب خدشه وارد کند با زبان درست و موقعیت سنجی به یاد صاحبان نظام بیاورد.  
انتقاد بر تخطی‌ها و سستی‌ها با زبان اثرگذار شعر باید انجام شود و نه با شعار و هیجان زدگی. شاعر باید بر این اقتضائات اشراف داشته باشد تا نگرانی هایی که خیلی‌ها دارند و به خاطر آن شعر سیاسی و شعر اجتماعی نمی‌گویند، برطرف شود.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.